درس اول امنیت ، تهدید و تهاجم

بنا به گفته روا شناسان  بزرگی همچون  مازلو ، پس از نیاز های فیزیولوژیک ، امنیت  ، اساسی ترین نیاز انسان است . انسان برای رسیدن به اهداف والای انسانی و پیشرف تحقیقات خویش به آرامش و امنیت نیاز دارد .

توسعه و تکامل جامعه ، شکوفایی استعداد ها ، توسعه  اجتماعی ، خلاقیت و فعالیت های مؤثر در جامعه نیز به امنیت نیازمندند ؛ به عبارت دیگر بدون امنیت نمی توان رشد مؤثری را در جامعه انتظار داشت.

آحاد مردم و مسئولان در تأمین امنیت نقش اساسی دارند. ناامنی ممکن است زاییده عدم توجه فرد ، جامعه یا مسئولان امور باشد و به طور قطع با وجود ناامنی ، افرادی نیز وجود خواهند داشت که از این بستر سوء استفاده کنند و به آن دامن بزنند.

شناخت امنیت و مؤلفه های آن ، به فرد و جامعه کمک می کند که با ریشه های بروز ناامنی به طور مؤثر مبارزه کنند.

این سوال مطرح می شود که آیا ممکن است در درک امنیت و نا امنی دچار اشتباه شویم ؟

آیا ناامنی به افراد اختصاص دارد یا گروه ها را نیز شامل می شود؟

در پاسخ سؤال 1 )می توان گفت: بله مبنای درک ما از امنیت و ناامنی اطلاعاتی است  که از محیط دریافت می کنیم . اگر اطلاعات دریافتی به هر علت ( منبع اعتبار یا تفسیر غلط ما) خدشه دار باشد ، مسلماً در برداشت دچار اشتباه خواهیم شد.

در پاسخ به سؤال 2) می توان گفت: خیر ، ناامنی می تواند در خانواده ، جامعه ، منطقه جغرافیایی یا در سطح بین المللی اتفاق بیفتد. فوت یکی از اعضای خانواده، شیوع مواد مخدر در جامعه، در گیری های نظامی در یک منطقه ، آلودگی محیط زیست و هزاران ناامنی دیگر از مصادیق ناامنی در خانواده ، جامعه ، منطقه  و سطح بین  المللی هستند.

حال به بحث امنیت و تعریفی از آن می پردازیم :

تعریف امنیت: امنیت در زبان فارسی به معنای در امان بودن از آسیب ها ، در پناه بودن ، نداشتن دلهره ونگرانی و ترس و ... است در ساده ترین تعریف امنیت یعنی دور بودن از خطراتی که علیه منافع مادی ( جان، مال ، سرزمین و ... ) و ارزش های معنوی ( دین ، فرهنگ، اعتقادات و ... ) ما وجود دارد.

در این بخش می توانیم به بحث امنیت در قران کریم و داستانهایی از قرآ ن اشاره کرد و بهترین گزینه الا بذکر الله تطمئن القلوب است که خداوند بزرگ  می فرماید هان که به یاد خدا دلها آرام می گیرد و نمونه های دیگر آن نماز و دعا و زیارت بارگاه ائمه و پیامبران و امامزاده هاست که انسان احساس امنیت می کند و باز می توان به خانه خدا اشاره کرد که خداوند خانه خود را مکانی امن قرار داد و هر گونه جنگ و کشتار در آنجا حرام اعلام شد و حتی بردن سلاح هم در خانه خدا ممنوع شد و هیچ کس حق نداشت با خود شمشیر و سلاح حمل کندو مسلمانان با آرامش برای زیارت خانه خدا عزیمت می کردند . و حتی در فتح مکه هم پیامبر پیام داد که هر کس به خانه خدا پناه ببرد . یا در خانه خود در مکه بماند در امان خواهد بود و در سوره رعد هم در وصف مؤمنین می فرماید: آنان که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد. همچنین می توان از بحث امنیت در خانه و نقش پدر و مادر اشاره کرد که کانون خانواده بعنوان یکی از مراکز امن مطرح می شود.

این سؤال مطرح می شود آیا بین ابعاد مختلف ناامنی ارتباط وجود دارد یا نه و چگونه؟

در پاسخ به این سؤال می گوییم عوامل بوجود آورنده ی ناامنی مختلف اند اما این عوامل در زندگی اجتماعی و فردی  از هم تفکیک ناپذیرند و بر هم تأثیر دارند.

بنابراین ؛ وجود یک نوع ناامنی موجب بروز ناامنی در زمینه های دیگر خواهد شد . مثلاً ناامنی اقتصادی حتماً ناامنی فرهنگی و اجتماعی را بدنبال خواهد داشت.ثروت  در بیشتر مواقع بعنوان یک پدیده اقتصادی زمینه های موفقیت در جامعه را افزایش می دهد و مصرف مواد مخدر موجب بروز ناهنجاری های اقتصادی   می شود .

وظیفه مسئولان در این بخش:

1) برنامه ریزی دقیق و منظم در زمینه های اجتماعی ، اقتصادی ، نظامی ، سیاسی و ...

2) التزام به اجرای دقیق و صحیح برنامه های پیش بینی شده

3 ) پیگیری و نظارت بر اجرای برنامه های پیش بینی شده

وظیفه مردم در این بخش:

1) سعی در افزایش آگاهی عمومی ، اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و ...

2) سعی در افزای آگاهی از قوانین و مقررات جامعه

3) التزام  عملی به رعایت قوانین و مقررات جامعه

  تهدید : تهدید به معنای ترساندن و بیم دادن است . بهترین مثالی که می توان برای دانش آموزان گفت این است که در مدرسه   بین دو دانش آموز بحثی  شد چون به نتیجه نرسیدند دانش آموز اولی به دانش آموز دومی گفت بعد از مدرسه  حساب تو را می رسم . حق داری بیا تو کوچه ، جرأت داری به مدیر بگو و ... اینها تهدید است یعنی ترساندن طرف مقابل در اینجا بحثی از زدن و درگیری نیست فقط حرف است و به قول دانش آموزان شاخ و شانه کشیدن برای هم .همین بحث برای جامعه و بین کشور ها هم وجود دارد . حال تهدید نظامی از نوع تهدید نرم است و تهدید فرهنگی که به اعتقادات  وارزش های  جامعه  برمی گردد تهدید نرم است.

تهدید ها در بخش اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی، و زیست محیطی است.و در تدریس این بخش    می توان  نمونه های  را که برای دانش آموزان ملموس است بیان کرد.

 تهاجم :در تهاجم کار از حرف به عمل می کشد یعنی اگر قبلاً حرف از زدن و شاخ و شانه کشیدن بود الان حرف به زدن و حمله می رسد. در این بخش اگر گشوری احساس کند که کشور مقابل توان دفاع از خود را ندارد تهاجم صورت می گیرد و گرنه دو کشور تهدید را دنبال می کنند .

در بخش تهاجم این مطلب را باید به دانش آموز گفت که در عصر حاضر تهاجم نظامی دیگر جایگاهی ندارد  چون ضرر آن بیشتر از منفعت آن است. یعنی کشته شدن  نیروهای دو طرف ، از بین رفتن  امکانات نظامی ، از بین رفتن  تاسیسات ، شهر و ...  غیر منطقی است . هم اکنون اکثر کشور ها به این اعتقاد دارند که اگر بخواهند در کشوری نفوذ کنند  باید جنگ نرم یعنی تهدید و تهاجم به فرهنگ و ارزشها را نشانه بگیرند و نوک این پیکان هم به سوی نوجوانان و جوانان است. چرا که با این کار اراده و اعتقادات و افکار افراد گرفته می شود و مردم بدون هیچ درگیری تسلیم خواست های کشور های بیگانه می شوند.  

پاسخ به سؤال :

به نظر شما آیا استفاده از لباس هایی که علائم و نشانه های فرهنگی بیگانگان را دارد، می تواند یک تهدید فرهنگی و اجتماعی محسوب شود .چرا؟

امروزه عواملی که می توانند آرامش افراد را از بین ببرند بسیار فراوانند . با گسترش فناوری و ابزار های صنعتی ساخت بشر و ارتبا طات اینترنتی و ماهواره ای جنگ نرم آغاز شده است و همه نشانه ها به ارزشها ، باور های دینی ، الگوهای سنتی، مذهب و نوع پوشش و... است.علائم و نشانه های فرهنگی بیگانه  به آرامی نوجوانان و جوانان و بزرگتر ها را از ارزشها و باورها دور می کند و نشانه های خود را جایگزین نشانه های فرهنگی  کشور مورد تهاجم می کند یعنی دیگر استفاده از پوشش غربی و علائم و نشانه ها  که با عرف و شرع منافات دارد رفته رفته  بدون اشکال شده و دیگر در  اذهان  مردم بد  نیست و همه آن را قبول می کنند مثال جنگ نرم و تهاجم به ارزشها را برای بچه ها می توان با این مثال گفت که اگر تعدادی قورباغه را داخل ظرف آب سردی بیندازند و روی شعله کم آتش بگذارند  قورباغه ها بدون نگرانی شنا می کنند و آب که کم کم گرم می شود بدنشان هم به آن عادت می کند و وقتی آب گرم شد بی حال شده و دیگر توان ماندن و مقابله با آن را ندارند و در نهایت می میرند. این جنگ نرم است اما اگر همین قور باغه ها رایکدفعه داخل آب گرم بیندازند  زود خود را از آب به بیرون می اندازند و نمی شود آنها را کشت .در جنگ نرم هم کم کم و آهسته و با وقت و سرمایه گذاری فرهنگ بیگانه که در نظر اول خوب و خوشایند و جذاب می آید در کنار کار های رسمی  به افراد منتقل شده  بطوری که فرد آن را قبول می کند و در مقابل آن واکنش نشان نمی دهد و بعد از مدتی آن را می پذیرد..

راه کار: باید ارزشها و باورهای دینی و خوبی های دین به نوجوانان و جوانان آموزش داده شود و برای کار های فرهنگی سرمایه گذاری شود تا دانش آموزان در محیط های جذاب و سالم به فعالیت بپردازند.و ارزشهای خود را حفظ و آن را به هیچ قیمتی نفروشند اگر افراد به یقین برسند دیگر هیچ کس نمی تواند آنان را تهدید کند و ارزشهای آنان را  از آنان بگیرد .